سخته خدایا
وقتی عاشق شوی راز دلتو گفته نتونی...! چقده سخته خدایا؟چقده سخته خدایا..........؟
روز نوروز بچینی گل سرخ بر سرراه نگار فرش کنی دلبرت بیاد بپرسه کار کیست؟تو براش گفته نتونی، چقده سخته خدایا؟چقده سخته خدایا..........؟
دلبرت خنده کنه بادگران، تو بسوزی و براش گریه کنی دلبرت بیاد بپرسه که چرا؟ تو براش گفته نتونی، چقده سخته خدایا؟چقده سخته خدایا..........؟
دلبرت سفرکنه تنها شوی، مثه ماهی ها ازآب جدا شوی بتپی مجنون شوی تباه شوی...!تو به کس گفته نتونی! چقده سخته خدایا؟چقده سخته خدایا.......؟
چنین بی کس شدن در باورم نیست
اگر این آخر و این عاقبت بود
که جزء افسوس هوایی در سرم نیست
--------
همه رفتن کسی با ما نموندش
کسی خط دل ما رو نخوندش
همه رفتن ولی این دل ما را
همون که فکر نمیکردیم سوزوندش
--------
چه هاشا تقه ایی بر در نخورده
چه آیا زنده اییم یا جون سپرده
چه هاشا صحبتی حرفی کلامی
که جزء به رفته ماییم ما نمونده
عجب بالا و پایین داره دنیا
عجب این روزگار سرد با ما
ی روز دورو ورم صد تا رفیق بود
من و امروز ببین تنهای تنها
خیال کردم که این گوشه کنارا
یکی داره هوای کار ما را
یکی غمگین میون دلسوز ما هست
نداره آرزو آزار ما را
عجب بالا و پایین داره دنیا
عجب این روزگار سرد با ما
ی روز دور ورم صد تا رفیق بود
منو امروز ببین تنهای تنها
تنهای تنها
تنهای تنها
تنهای تنها
تنهای تنها
دیکته از شعرهای زیبای این شاعر نام آشناست.ایجاد ارتباط میان پدیده ها خواهد توانست به خلق آثار بدیع در عرصه ادبیات بیانجامد.تکرار اسلوب پرکاربرد دوره معاصر است و شاعران از این وسیله در تاکید و اثرگذاری بر مخاطب بهره فراوان می گیرند.تکرار "ندارد" در این شعر با درونمایه اجتماعی تصویرگری "فقر" و استفاده از اکنایه هایی مانند "سیل می بارد"که بیان اندوه بسیار زیاد شاعر است و "باران نداشتن" که کنایه دور از خشم یا بی طاقتی شاعر است.در کنار استفاده از داستانی که به ذهن همه ما آشناست و با آن خو گرفته و ارتباط معنوی یافته ایم همه و همه از عوامل تاثیرگذاری این شعر زیباست.فراز و فرودها در شعر این شاعر به ذهن احساس صمیمیت بخشیده و خواننده ناخودآگاه به فضای درونی احساس شاعر راه خواهد یافت
اما دیکته و پاییز ،دو نمونه از سروده های زیبای ایشان:
دیکته
بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد سارا به سین سفره مان ایمان ندارد
بعد از همان تصمیم کبری ابرها هم یا سیل می بارد و یا باران ندارد
بابا انار و سیب و نان را می نویسد حتی برای خواندنش دندان ندارد
انگار بابا همکلاس اولی هاست هی می نویسد این ندارد آن ندارد
بنویس کی آن مرد در باران می آید این انتظار خیسمان پایان ندارد؟
ایمان برادر گوش کن،نقطه،سر خط بنویس بابا مثل هرشب نان ندارد!
پاییز
خش خش برگ خزان ولوله ای پاییزی در دلم می گذرد قافله ای پاییزی
کوچه لبریز شد از شروه ی دلتنگی باد باغ سرریز شد از حوصله ای پاییزی
چه قدر زرد بمانم چه قدر؟ای همه سبز از تو و چشم تو دارم گله ای پاییزی
چه کس انداخته عمری است میان من و تو فصل در فصل خزان فاصله ای پاییزی
باز در کوچه کسی نیست بجز کولی باد خش خش برگ خزان ولوله ای پاییزی
دکتر علی شریعتی
طنین آوای من
اگر دیگر نگذاشتند زندگی را ببینم ،
گفته ام که نثرهایم را به چاپخانه بدهند تا چاپ کنند
اما شعرهایم را
که از دستبرد هر چشمی پنهان کرده ام،
ادامه مطلب ...